وبلاگicon

اسلایدر

خاطره ای ازپسر کوچولوی یکی از اقوام

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد



روز های پابوس آقا

از خاک تو کسب آبرو کردم من/با عطر ضریح تو وضو کردم من

 از پسرکوچولوی یکی از اقواممون که تازه ازمشهداومده بودند

 

پرسیدم :رفتی مشهد خوش گذشت؟مشهد چه جوری بود؟ خوب بود؟

 

بهم گفت:من که رفتم ولی امام رضا نبود


برچسب‌ها: خاطره, پسرکوچولو, اقوام,
تاريخ جمعه 7 ارديبهشت 1392سـاعت 19:42 نويسنده ساجده میرزایی|